Forwarded from English Island
#504_Words
#unit_7
💎 درس هفتم
کلمه ی دوازدهم
✨Unforseen
Not known beforehand; unexpected
✨از قبل نامعلوم، غیرمنتظره، پیش بینی نشده
🔹Example🔹
We had some unforeseen problems with the new engine.
مشکلات پیش بینی نشده ای با موتور جدید داشتیم.
Http://www.tg-me.com/English Island/com.island1
#unit_7
💎 درس هفتم
کلمه ی دوازدهم
✨Unforseen
Not known beforehand; unexpected
✨از قبل نامعلوم، غیرمنتظره، پیش بینی نشده
🔹Example🔹
We had some unforeseen problems with the new engine.
مشکلات پیش بینی نشده ای با موتور جدید داشتیم.
Http://www.tg-me.com/English Island/com.island1
Telegram
English Island
🌎جزیره ی انگلیسی🌍
♻آیدی اینستاگرام پیج ما:👇
https://www.instagram.com/english_island_
اولین جلسهِ دورهی رایگان مکالمه من در "یوتیوب👇:
https://youtu.be/9rLkp_HsSro
♻ارتباط مستقیم با مدیر کانال:👇
@saman_teimourian
♻انجام کلیه تبلیغات شما در کانال.
♻آیدی اینستاگرام پیج ما:👇
https://www.instagram.com/english_island_
اولین جلسهِ دورهی رایگان مکالمه من در "یوتیوب👇:
https://youtu.be/9rLkp_HsSro
♻ارتباط مستقیم با مدیر کانال:👇
@saman_teimourian
♻انجام کلیه تبلیغات شما در کانال.
Forwarded from English Island
🆔️
@island1
💢News
⭕️ اخبار انگلیسی با لهجه بریتیش
👈سلام دوستان. یه بخش جدید که اخبار انگلیسی با لهجهی بریتیش هست رو به مطالب پیج اضافه کردیم .این پادکست دربارهی بازنشستگی هست. قبل از این که به متن مراجعه کنید، فرض کنید در آزمونی مثل آیلتس هستید و ممتحن از شما می خواد یه دقیقه در این مورد صحبت کنید یا چند خط تو رایتینگ بنویسید. خوبیه این پست ها اینه که به موضوعات مختلف می پردازه و برای آمادگی آزمون های زبان تمرین خوبین. امیدوارم پست امروز رو بپسندید
✴️Retirement
I can’t wait for retirement. I’m praying I can retire early. I like my job, but I like staying at home and doing my own thing more. Many people fear retirement. They worry about what they’ll do. I’m not worried at all. I know I can fill my days forever. Retirement is a time to do all the things you never had time to do because you were working. I have over 1,000 books on my reading list. I have hundreds of things to learn on the computer and lots of new hobbies. Early retirement for me would be 50. Most people retire at 60 or 65. I think 50 would be perfect. You’re still fit and healthy. You can still do lots of things. I wonder what it feels like to retire so young. To wake up every morning and never think about work.
نمی تونم واسه بازنشستگی صبر کنم. دعا می کنم زودی بتونم بازنشسته بشم. شغلم رو دوست دارم، ولی دوست دارم تو خونه بمونم و کار خودم رو انجام بدم. خیلی از مردم از بازنشستگی می ترسند. اونا در مورد این که بعد بازنشستگی چه خواهند کرد، نگرانند. من اصلاً نگران نیستم. می دونم می تونم روزهامو تا ابد پر کنم. بازنشستگی زمانی برای انجام همه اون کارهایی هست که برای انجامشون وقت نداشتید چون همیشه در حال کار کردن بودید. من بیش از هزار کتاب تو لیست مطالعه م دارم. صدها چیز تو کامپیوتر برای یادگیری و تعداد زیادی سرگرمی جدید دارم. بازنشستگی پیش از موعد برای من تو پنجاه سالگیه. خیلی از مردم تو شصت یا شصت و پنج سالگی بازنشست میشن. به گمونم پنجاه عالیه. تو این سن هنوزم سالم و سر حالید. هنوزم می تونید خیلی از کارا رو انجام بدید. کنجکاوم چه حسی داره وقتی خیلی جوون هستید، بازنشست بشید. هر روز صبح بیدار بشید و هرگز در مورد کار فکر نکنید.
📔to retire...بازنشسته شدن
📔retirement...بازنشستگی
🆔️@island1
@island1
💢News
⭕️ اخبار انگلیسی با لهجه بریتیش
👈سلام دوستان. یه بخش جدید که اخبار انگلیسی با لهجهی بریتیش هست رو به مطالب پیج اضافه کردیم .این پادکست دربارهی بازنشستگی هست. قبل از این که به متن مراجعه کنید، فرض کنید در آزمونی مثل آیلتس هستید و ممتحن از شما می خواد یه دقیقه در این مورد صحبت کنید یا چند خط تو رایتینگ بنویسید. خوبیه این پست ها اینه که به موضوعات مختلف می پردازه و برای آمادگی آزمون های زبان تمرین خوبین. امیدوارم پست امروز رو بپسندید
✴️Retirement
I can’t wait for retirement. I’m praying I can retire early. I like my job, but I like staying at home and doing my own thing more. Many people fear retirement. They worry about what they’ll do. I’m not worried at all. I know I can fill my days forever. Retirement is a time to do all the things you never had time to do because you were working. I have over 1,000 books on my reading list. I have hundreds of things to learn on the computer and lots of new hobbies. Early retirement for me would be 50. Most people retire at 60 or 65. I think 50 would be perfect. You’re still fit and healthy. You can still do lots of things. I wonder what it feels like to retire so young. To wake up every morning and never think about work.
نمی تونم واسه بازنشستگی صبر کنم. دعا می کنم زودی بتونم بازنشسته بشم. شغلم رو دوست دارم، ولی دوست دارم تو خونه بمونم و کار خودم رو انجام بدم. خیلی از مردم از بازنشستگی می ترسند. اونا در مورد این که بعد بازنشستگی چه خواهند کرد، نگرانند. من اصلاً نگران نیستم. می دونم می تونم روزهامو تا ابد پر کنم. بازنشستگی زمانی برای انجام همه اون کارهایی هست که برای انجامشون وقت نداشتید چون همیشه در حال کار کردن بودید. من بیش از هزار کتاب تو لیست مطالعه م دارم. صدها چیز تو کامپیوتر برای یادگیری و تعداد زیادی سرگرمی جدید دارم. بازنشستگی پیش از موعد برای من تو پنجاه سالگیه. خیلی از مردم تو شصت یا شصت و پنج سالگی بازنشست میشن. به گمونم پنجاه عالیه. تو این سن هنوزم سالم و سر حالید. هنوزم می تونید خیلی از کارا رو انجام بدید. کنجکاوم چه حسی داره وقتی خیلی جوون هستید، بازنشست بشید. هر روز صبح بیدار بشید و هرگز در مورد کار فکر نکنید.
📔to retire...بازنشسته شدن
📔retirement...بازنشستگی
🆔️@island1
Forwarded from English Island
It's often not what we do,but what we don't do that causes us to feel regret .So take a risk,stop making excuses and start living a life free of regret.
Good Morning😊
@island1
Good Morning😊
@island1
Forwarded from English Island
#504_Words
#unit_8
💎درس هشتم
کلمه ی اول
✨Exaggerate
Make something greater than it is; overestate
✨مبالغه کردن، غلو کردن
🔹Example🔹
He wasn't trying to deceive you when he said that his car was the best car in the world; he was just exaggerating.
وقتی که گفت اتومبیلش بهترین اتومبیل دنیا است سعی نمی کرد شما را فریب دهد او فقط مبالغه می کرد.
Http://www.tg-me.com/English Island/com.island1
#unit_8
💎درس هشتم
کلمه ی اول
✨Exaggerate
Make something greater than it is; overestate
✨مبالغه کردن، غلو کردن
🔹Example🔹
He wasn't trying to deceive you when he said that his car was the best car in the world; he was just exaggerating.
وقتی که گفت اتومبیلش بهترین اتومبیل دنیا است سعی نمی کرد شما را فریب دهد او فقط مبالغه می کرد.
Http://www.tg-me.com/English Island/com.island1
Telegram
English Island
🌎جزیره ی انگلیسی🌍
♻آیدی اینستاگرام پیج ما:👇
https://www.instagram.com/english_island_
اولین جلسهِ دورهی رایگان مکالمه من در "یوتیوب👇:
https://youtu.be/9rLkp_HsSro
♻ارتباط مستقیم با مدیر کانال:👇
@saman_teimourian
♻انجام کلیه تبلیغات شما در کانال.
♻آیدی اینستاگرام پیج ما:👇
https://www.instagram.com/english_island_
اولین جلسهِ دورهی رایگان مکالمه من در "یوتیوب👇:
https://youtu.be/9rLkp_HsSro
♻ارتباط مستقیم با مدیر کانال:👇
@saman_teimourian
♻انجام کلیه تبلیغات شما در کانال.
Forwarded from English Island
@Island1
#The Sound Of Silence Lyrics
صدای سکوت
Hello darkness, my old friend
تاریکی سلام، ای دوست قدیمی من
I’ve come to talk with you again
بازم اومدم تا با هم حرف بزنیم
Because a vision softly creeping in
چون تصوری به نرمی وارد من شد و
Left its seeds while I was sleeping
و در حالی که خواب بودم دانه اش رو در ردون من رها کرد
And the vision that was planted in my brain
و اون تصور که در ذهن من شاخ و برگ داد
Still remains
Within the sound of silence.
هنوز درون صدای سکوته
In restless dreams I walked alone
تو رویاهای بی قرارم، تنهای تنها راه می رفتم
Narrow streets of cobblestone
تو یه خیابون تنگ و سنگفرشی
bneath the halo of a street lamp
در زیر هاله چراغهای خیابون
I turned my collar to the cold and damp
از سرما و رطوبت، یقه کتم رو بالا آوردم
When my eyes were stabbed by the flash of a neon light
و اون لحظه ای بود که چشمام رو بخاطر اون نور نئون تنگ کردم
That split the night
و اون نور، شب رو دو نیمه کرد
And touched the sound of silence
و صدای سکوت رو لمس کرد
And in the naked light I saw
و درون اون نور دیدم
Ten thousand people, maybe more
ده ها هزار آدم بودن، شایدم بیشتر
People talking without speaking
و بدون اینکه حرفی بزنن با هم حرف می زدن
People hearing without listening
و بدون اینکه گوش بدن به هم دیگه گوش می کردن
People writing songs that voices never share
و اونا آهنگهای رو مینوشتن که آهنگش هرگز پخش نمیشد
And no one dared
و هیچ فردی جرات نداشت
Disturb the sound of silence
اون صدای سکوت رو بشکنه
“Fools” said I, “You do not know
من هم گفتم: ای احمقا، شما نمیدونین
Silence like a cancer grows.
سکوت چیزیه که مثل سرطان رشد می کنه
Hear my words that I might teach you,
صدای منو بشنوین، شاید بتونم بهتون یاد بدم
Take my arms that I might reach out you.”
بازوهای منو بگیرین، شاید بتونم بهتون برسم
But my words like silent raindrops fell,
ولی کلمات من چون قطرات بارونی بی صدا میریخت
And echoed
In the wells of silence.
و در چشمه های سکوت نجوا میکرد
And the people bowed and prayed
و مردم خم میشدن و دعا می کردن
To the neon god they made.
به اون خدایی که با نور نئون درست کرده بودن
And the sign flashed out its warning,
و اون نشانه اخطارش رو روشن کرد
In the words that it was forming.
و در کلماتی شکل گرفت
And the sign said, the words of the prophets are written on the subway walls
و اون نشانه خوند جملاتی از کلام پیامبران رو که روی دیوار مترو نوشته شده بود
And tenement halls.
و جملاتی که روی ساختمونا نوشته شده بود
And whispered in the sounds of silence.”
و در صداهای سکوت اونها رو نجوا کرد
@Island1
#The Sound Of Silence Lyrics
صدای سکوت
Hello darkness, my old friend
تاریکی سلام، ای دوست قدیمی من
I’ve come to talk with you again
بازم اومدم تا با هم حرف بزنیم
Because a vision softly creeping in
چون تصوری به نرمی وارد من شد و
Left its seeds while I was sleeping
و در حالی که خواب بودم دانه اش رو در ردون من رها کرد
And the vision that was planted in my brain
و اون تصور که در ذهن من شاخ و برگ داد
Still remains
Within the sound of silence.
هنوز درون صدای سکوته
In restless dreams I walked alone
تو رویاهای بی قرارم، تنهای تنها راه می رفتم
Narrow streets of cobblestone
تو یه خیابون تنگ و سنگفرشی
bneath the halo of a street lamp
در زیر هاله چراغهای خیابون
I turned my collar to the cold and damp
از سرما و رطوبت، یقه کتم رو بالا آوردم
When my eyes were stabbed by the flash of a neon light
و اون لحظه ای بود که چشمام رو بخاطر اون نور نئون تنگ کردم
That split the night
و اون نور، شب رو دو نیمه کرد
And touched the sound of silence
و صدای سکوت رو لمس کرد
And in the naked light I saw
و درون اون نور دیدم
Ten thousand people, maybe more
ده ها هزار آدم بودن، شایدم بیشتر
People talking without speaking
و بدون اینکه حرفی بزنن با هم حرف می زدن
People hearing without listening
و بدون اینکه گوش بدن به هم دیگه گوش می کردن
People writing songs that voices never share
و اونا آهنگهای رو مینوشتن که آهنگش هرگز پخش نمیشد
And no one dared
و هیچ فردی جرات نداشت
Disturb the sound of silence
اون صدای سکوت رو بشکنه
“Fools” said I, “You do not know
من هم گفتم: ای احمقا، شما نمیدونین
Silence like a cancer grows.
سکوت چیزیه که مثل سرطان رشد می کنه
Hear my words that I might teach you,
صدای منو بشنوین، شاید بتونم بهتون یاد بدم
Take my arms that I might reach out you.”
بازوهای منو بگیرین، شاید بتونم بهتون برسم
But my words like silent raindrops fell,
ولی کلمات من چون قطرات بارونی بی صدا میریخت
And echoed
In the wells of silence.
و در چشمه های سکوت نجوا میکرد
And the people bowed and prayed
و مردم خم میشدن و دعا می کردن
To the neon god they made.
به اون خدایی که با نور نئون درست کرده بودن
And the sign flashed out its warning,
و اون نشانه اخطارش رو روشن کرد
In the words that it was forming.
و در کلماتی شکل گرفت
And the sign said, the words of the prophets are written on the subway walls
و اون نشانه خوند جملاتی از کلام پیامبران رو که روی دیوار مترو نوشته شده بود
And tenement halls.
و جملاتی که روی ساختمونا نوشته شده بود
And whispered in the sounds of silence.”
و در صداهای سکوت اونها رو نجوا کرد
@Island1